خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قصابی
[اسم]
die Metzgerei
/mɛtsɡəˈʁaɪ̯/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Metzgereien]
[ملکی: Metzgerei]
1
قصابی
گوشت فروشی
مترادف و متضاد
Fleischerei
1.In dieser Metzgerei bekommt man gutes Fleisch.
1. در این قصابی میتوان گوشت تازه گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
metzger
mettwurst
metropolregion
metropole
metro
meute
meuterei
meutern
mexikaner
mexikanisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان