1 . حسادت کردن
[فعل]

missgönnen

/mˈɪsɡœnən/
فعل گذرا
[فعل کمکی: haben ]

1 حسادت کردن

مترادف و متضاد beneiden
jemandem etwas (Akk.) missgönnen
به کسی سر چیزی حسادت کردن
  • 1. Er ist neidisch und missgönnt den anderen ihr Glück.
    1. او حسود است و به خوشبختی دیگران حسادت می‌کند.
  • 2. Er missgِnnt ihr ihren Erfolg.
    2. او به موفقیت او حسادت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان