خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همسفر
[اسم]
der Mitfahrer
/mˈɪtfˌɑːrɜ/
قابل شمارش
مذکر
1
همسفر
تصاویر
کلمات نزدیک
mitfahren
miterleben
miteinander
mitdiskutieren
mitbürger
mitfahrzentrale
mitfühlend
mitführen
mitgeben
mitgefühl
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان