خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با هم بازی کردن
[فعل]
mitspielen
/ˈmɪtˌʃpiːlən/
فعل گذرا
[گذشته: spielte mit]
[گذشته: spielte mit]
[گذشته کامل: mitgespielt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
با هم بازی کردن
بازی کردن در کنار
1.Spielt ihr heute Fußball? Darf ich mitspielen?
1. امروز فوتبال بازی می کنید؟ اجازه هست من هم در کنارتان بازی کنم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
mitschüler
mitschwimmen
mitschuld
mitschrift
mitschneiden
mitspieler
mitspracherecht
mitsprechen
mittag
mittagessen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان