خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ملکولی
[صفت]
molekular
/molekuˈlaːɐ̯/
غیرقابل مقایسه
1
ملکولی
1.Es wurde erstmalig eine systematische und molekular Simulationsplattform etabliert.
1. برای اولینبار یک پلتفرم شبیهساز روشمند و ملکولی بنا نهاده شد.
2.Unsere Ärzte haben 45 Jahren Arbeitserfahrung in der molekular Biologie und in der medizinischen Genetik.
2. پزشکان ما تجربه کاری 25 ساله در زیستشناسی ملکولی و و ژنتیک پزشکی دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
mole
molch
mokka
mokieren
mohrrübe
molekül
molkerei
moll
mollig
mollig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان