1 . بازگو کردن
[فعل]

nacherzählen

/nˈaxɜtsˌɛːlən/
فعل گذرا
[گذشته: erzählte nach] [گذشته: erzählte nach] [گذشته کامل: nacherzählt] [فعل کمکی: haben ]

1 بازگو کردن

  • 1.Die Kinder mussten die Geschichte nacherzählen, die ihnen der Lehrer vorgelesen hatte.
    1. بچه‌ها باید داستانی را که معلم برای آن‌ها خوانده بود، بازگو می‌کردند.
  • 2.Ich kann nacherzählen, was passiert ist.
    2. من می‌توانم بازگو [تعریف] کنم اینجا چه اتفاقی افتاده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان