1 . (دوباره) اجرا کردن
[فعل]

nachspielen

/nˈaxʃpiːlən/
فعل گذرا
[گذشته: spielte nach] [گذشته: spielte nach] [گذشته کامل: nachgespielt] [فعل کمکی: haben ]

1 (دوباره) اجرا کردن (دوباره) روی صحنه بردن

  • 1.Das Theaterstück wurde von fast allen Bühnen nachgespielt.
    1. این تئاتر تقریباً روی همه صحنه‌ها (دوباره) اجرا شد.
  • 2.Kleine Mädchen können ihren Traum vom Ballett nachspielen.
    2. (این) دخترک‌ها می‌توانند رویای (اجرای) باله‌شان را روی صحنه ببردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان