1 . هرگز
[قید]

nie

/niː/
غیرقابل مقایسه

1 هرگز هیچ‌وقت

  • 1.Der Chef ist nie da.
    1. رئیس هیچ‌وقت این‌جا نیست.
  • 2.Er kommt nie pünktlich.
    2. او هیچ‌وقت به‌موقع نمی‌آید.
  • 3.Ich gehe nie wieder in dieses Restaurant.
    3. من هرگز دوباره به این رستوران برنمی‌گردم.
  • 4.Ich habe noch nie geraucht.
    4. من هرگز سیگار نکشیده‌ام.
  • 5.Warum bist du nie zufrieden?
    5. چرا تو هیچ‌وقت راضی نیستی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان