1 . استفاده
[اسم]

die Nutzung

/ˈnʊʦʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Nutzungen] [ملکی: Nutzung]

1 استفاده بهره‌برداری

مترادف و متضاد Benutzung Gebrauch Verwendung
  • 1.Der Lehrer erlaubt die Nutzung von Taschenrechnern während des Tests.
    1. آموزگار استفاده از ماشین‌حساب جیبی را هنگام آزمون مجاز کرد.
  • 2.Ich sammle Daten über die Nutzung von sozialen Medien.
    2. من اطلاعاتی را هنگام استفاده از رسانه‌های اجتماعی جمع می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان