خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مامانبزرگ
[اسم]
die Oma
/ˈoːma/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Omas]
[ملکی: Omas]
1
مامانبزرگ
1.Meine Oma ist achtzig Jahre alt geworden.
1. مامانبزرگ من هشتاد ساله شدهاست.
2.Meine Oma ist schon tot.
2. مامانبزرگ من مردهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
olympisch
olympiasieger
olympiade
olympia
oliver
omelett
omnibus
onanie
onanieren
onkel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان