خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پردیس
[اسم]
das Paradies
/paʀaˈdiːs/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: paradiese]
[ملکی: paradieses]
1
پردیس
بهشت
1.Ein Spaziergang im Paradies zwischen den Blumen.
1. یک پیادهروی در میان گلها در بهشت.
2.Liebhaber von Schokolade fühlen sich in einer Schokoladenfabrik wie im Paradies.
2. عاشقان شکلات در یک کارخانه شکلات احساس در بهشت بودن را دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
paradeiser
paradebeispiel
parade
parabel
papst
paradiesisch
paradigma
paradox
paragleiten
paragraph
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان