1 . پارامتر
[اسم]

der Parameter

/paˈʁaːmetɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Parameter] [ملکی: Parameters]

1 پارامتر شاخص

  • 1.Die Ergebnisse liegen innerhalb akzeptabler Parameter.
    1. نتایج در چارچوب شاخص قابل قبول بودند.
  • 2.Die Zinsen sind ein wichtiger Parameter bei der Berechnung der wirtschaftlichen Entwicklung.
    2. سودهای بانکی پارامتری مهم در محاسبه رشد اقتصادی هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان