1 . شریک زندگی 2 . شریک
[اسم]

der Partner

/ˈpaʁtnɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Partner] [ملکی: Partners] [مونث: Partnerin]

1 شریک زندگی همسر، یار

  • 1.Beide Partner kümmern sich um die Kinder.
    1. هر دو همسر مراقب بچه‌ها هستند.
  • 2.Sie ist meine Partnerin.
    2. او شریک زندگی من است.
  • 3.Sie ist ohne ihren Partner zur Feier gekommen.
    3. او بدون همسرش به جشن آمد.

2 شریک شریک تجاری

  • 1.Frau Janßen ist meine Geschäftspartnerin.
    1. خانم "یانسن" شریک تجاری من است.
  • 2.Wir haben das Geschäft zusammen. Wir sind Partner.
    2. ما این مغازه را با هم داریم [این مغازه مشترک ما است]. ما شریک هستیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان