خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرستار
[اسم]
der Pfleger
/ˈpfleːɡɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Pfleger]
[ملکی: Pflegers]
[مونث: Pflegerin]
1
پرستار
نگهدار سالمندان
1.Meine Freundin ist Pflegerin in einem Altersheim.
1. دوست من در یک مرکز مراقبت از سالمندان پرستار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pflegepersonal
pflegen
pflegedienst
pflegebett
pflegebedürftig
pflegeversicherung
pflicht
pflichtstunde
pflock
pflug
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان