[اسم]

die Pflicht

/pflɪçt/
قابل شمارش مونث
[جمع: Pflichten] [ملکی: Pflicht]

1 وظیفه تعهد

  • 1.Als Autofahrer müssen Sie eine Versicherung haben. Das ist Pflicht.
    1. به عنوان راننده شما باید بیمه داشته باشید. این یک وظیفه است.
  • 2.Es ist meine Pflicht, Ihnen zu helfen.
    2. این وظیفه من است که به شما کمک کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان