خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عملگرا
[صفت]
pragmatisch
/pʁaˈɡmaːtɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: pragmatischer]
[حالت عالی: pragmatischsten]
1
عملگرا
عملگرایانه، پراگماتیک
1.Es ist einfach eine pragmatische Lösung für jedermann.
1. این واقعاً یک راهحل عملگرایانه برای هر کس است.
2.Sie war eine pragmatische Politikerin.
2. او یک سیاستمدار عملگرا بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
prag
pracht
potsdamer
potenzieren
potenziell
prahlen
prahler
prahlerei
praktik
praktikabel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان