خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هر
2 . مزیت
[حرف اضافه]
pro
/pʀoː/
[همراه: either]
1
هر
نفری، برای هر
1.Eintritt pro Person: zwei Euro.
1. ورودی برای هر نفر: 2 یورو.
2.Sie berechnen den Jahresgewinn pro verkauftem Stück.
2. شما سود سالیانه را به ازای هر قلم فروختهشده حساب میکنید.
3.Zum Grillen benötigen wir zwei Bratwürste pro Person.
3. برای کبابی درست کردن ما به نفری دو سوسیس نیاز داریم.
pro Jahr
هر سال [سالیانه]
Diese Schiffe erbeuteten $500 Millionen pro Jahr.
این کشتیها سالیانه 500 میلیون دلار به غارت میبرند.
[اسم]
das Pro
/pʀoː/
غیرقابل شمارش
خنثی
2
مزیت
نکته مثبت
مترادف و متضاد
Für
kontra
1.Sie werden über das Pro und Kontra von Teamarbeit informiert.
1. آنها درباره مزایا و معایب کار گروهی مطلع خواهند شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
privilegiert
privatsphäre
privatsender
privatschule
privatleben
proband
probe
proben
probetraining
probeweise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان