1 . امتحانی
[قید]

probeweise

/ˈpʀoːbəˌvaɪ̯zə/
غیرقابل مقایسه

1 امتحانی آزمایشی

مترادف و متضاد tentativ versuchsweise
  • 1.Sie haben sie probeweise eingestellt.
    1. آن‌ها او را امتحانی استخدام کردند.
  • 2.Sie können trotzdem eine Installation mit anderen Versionen versuchen (nur probeweise).
    2. شما با این حال می‌توانید یک چیدمان را با نسخه‌های دیگر امتحان کنید (فقط آزمایشی).
تصاویر
  •  تصویر probeweise - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان