خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوره آزمایشی
[اسم]
die Probezeit
/ˈpʀoːbəˌʦaɪ̯t/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Probezeiten]
[ملکی: Probezeit]
1
دوره آزمایشی
1.Die Probezeit muss nur einmal durchlaufen werden.
1. دوره آزمایشی باید فقط یکبار گذرانده بشود.
2.Probezeit beim Erwerb der Fahrerlaubnis
2. دوره آزمایشی هنگام دریافت اجازه رانندگی
توضیحاتی در رابطه با این واژه
رانندگان مبتدی گواهینامه خود را تنها پس از گذراندن دوره آزمایشی دریافت میکنند؛ این دوره در حال حاضر در آلمان دو ساله است.
تصاویر
کلمات نزدیک
probeweise
probetraining
proben
probe
proband
probieren
problem
problematisch
problematisieren
problemlos
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان