خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . امتحان کردن
[فعل]
probieren
/pʁoˈbiːʁən/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: probierte]
[گذشته: probierte]
[گذشته کامل: probiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
امتحان کردن
مزه کردن، آزمایش کردن
1.Ich kann die Tür nicht öffnen. Probier du mal!
1. من نمیتوانم در را باز کنم. تو امتحان کن!
etwas (Akk.) probieren
چیزی را امتحان کردن
1. Haben Sie dieses Waschmittel schon einmal probiert?
1. آیا این شوینده را تا به حال امتحان کردید؟
2. Kann ich das probieren?
2. میتوانم این را امتحان کنم؟
3. Möchtest du den Kuchen probieren?
3. میخواهید کیک را امتحان کنید؟
4. Probier doch mal die Milch! Ich glaube, sie ist sauer.
4. شیر را امتحان کن! من فکر میکنم ترش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
probezeit
probeweise
probetraining
proben
probe
problem
problematisch
problematisieren
problemlos
produkt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان