1 . مشکل
[اسم]

das Problem

/pʁoˈbleːm/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Probleme] [ملکی: Problems]

1 مشکل

  • 1.Er hat persönliche Probleme.
    1. او مشکلات شخصی دارد.
  • 2.José spricht nicht gern über seine Probleme.
    2. "خوزه" دوست ندارد در مورد مشکلاتش صحبت کند.
  • 3.Mein Problem ist die Sprache.
    3. مشکل من زبان است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان