خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حرفه ای
[اسم]
der Profi
/ˈpʀoːfi/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Profis]
[ملکی: Profis]
1
حرفه ای
(فرد) حرفه ای، (فرد) متخصص
1.Die Reparatur kann nur von einem Profi erledigt werden.
1. تعمیر تنها می تواند توسط یک حرفه ای انجام شود.
2.Keine Angst. Mein Bruder kann die Heizung bestimmt reparieren. Er ist doch ein Profi.
2. نگران نباشید. برادر من حتما می تواند سیستم گرمایی را تعمیر کند. او یک متخصص است.
تصاویر
کلمات نزدیک
professur
professor
professionell
produzieren
produzent
profi-händler
profifußballer
profil
profisportler
profit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان