خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پروتکل
[اسم]
das Protokoll
/pʀotoˈkɔl/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: protokolle]
[ملکی: protokolls]
1
پروتکل
صورتجلسه، گزارش
1.Herr Müller schreibt heute das Protokoll!
1. امروز آقای "مولر" صورتجلسه را مینویسد.
2.Sie befolgten im Protokoll beschriebenen Abläufe.
2. آنها روندهای توصیفشده در پروتکل را دنبال میکردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
prothese
protestkundgebung
protestieren
protestantismus
protestantisch
protokollieren
protzen
protzig
proviant
provinz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان