خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ایالتی
[صفت]
provinziell
قابل مقایسه
1
ایالتی
استانی، (مربوط به) استان
تصاویر
کلمات نزدیک
provinz
proviant
protzig
protzen
protokollieren
provision
provisorisch
provitamin
provokant
provokation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان