خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارمزد
[اسم]
die Provision
قابل شمارش
مونث
1
کارمزد
حق دلالی، کمیسیون
تصاویر
کلمات نزدیک
provinziell
provinz
proviant
protzig
protzen
provisorisch
provitamin
provokant
provokation
provozieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان