خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از عقب
[قید]
rückwärts
/ˈʁʏkˌvɛʁts/
غیرقابل مقایسه
1
از عقب
از پشت، دنده عقب
1.Er fuhr sein Auto rückwärts in die Garage.
1. او ماشینش را دنده عقب داخل پارکینگ برد.
2.Ich fahre immer rückwärts in meine Garage.
2. من همیشه دنده عقب به پارکینگم میروم.
تصاویر
کلمات نزدیک
rückweg
rücktritt
rücksprache
rücksitz
rücksichtsvoll
rückwärtsgang
rückzahlung
rückkehrer
rückschluss
rüde
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان