خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردش با دوچرخه
[اسم]
die Radtour
/ˈʁatˌtuːɐ̯/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Radtouren]
[ملکی: Radtour]
1
گردش با دوچرخه
گردش دوچرخهای
1.eine schöne Radtour durch die Berge
1. یک گردش با دوچرخه دلپذیر در کوهها
2.Wir wollen eine Radtour nach Dänemark machen.
2. ما میخواهیم یک گردش با دوچرخه به دانمارک انجام بدهیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
radsport
radler
radius
radiowecker
radiosendung
radweg
raffen
raffinerie
raffinesse
raffiniert
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان