خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیرون
[قید]
raus
/ʀaʊ̯s/
غیرقابل مقایسه
1
بیرون
خارج
1.Bitte geht raus und schließt die Tür.
1. لطفا برو بیرون و در را ببند.
2.Er ist gerade rausgelaufen.
2. او همین الان رفت بیرون.
3.Willst du rein oder raus?
3. آیا میخواهی (بیایی) داخل یا بیرون؟
تصاویر
کلمات نزدیک
raureif
raupe
raunen
raumtemperatur
raumpfleger
rausbringen
rausch
rauschen
rauschgift
rausgehen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان