خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سامان دادن
[فعل]
reintegrieren
/ʁeˌɪnteˈɡʁiːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: reintegrierte]
[گذشته: reintegrierte]
[گذشته کامل: reintegriert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
سامان دادن
تجدید کردن
1.Daneben ist es gelungen, rund 60 intern Mitarbeiter durch gezielte Trainingsmaßnahmen wieder zu reintegrieren.
1. در کنارش ساماندادن دوباره 60 همکار داخلی با اقدامهای تمرینی هدفمند، انجام شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
regelstudienzeit
reziprok
rezession
rezeptpflichtig
rezeptionist
renovation
rhabarber
rhein
rheinisch
rheinland
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان