خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لاستیک (ماشین)
[اسم]
der Reifen
/ˈʀaɪ̯fn̩/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Reifen]
[ملکی: Reifens]
1
لاستیک (ماشین)
تایر
1.Ich brauche neue Reifen für mein Auto.
1. من برای ماشینم به لاستیکهای جدیدی نیاز دارم.
2.Ich werde den Reifen selbst wechseln.
2. من میخواهم خودم لاستیک را عوض کنم.
3.Ihr Wagen braucht neue Reifen.
3. ماشین شما به لاستیکهای جدید نیاز دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
reife
reif
reichweite
reichtum
reichtagsgebäude
reifeprüfung
reifglätte
reiflich
reifung
reigen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان