خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قاضی
[اسم]
der Richter
/ˈʀɪçtɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Richter]
[ملکی: Richters]
[مونث: Richterin]
1
قاضی
1.Der Richter hat noch kein Urteil gesprochen.
1. قاضی هنوز حکم را اعلام نکردهاست.
2.Die Richterin war sehr hart.
2. قاضی خیلی سخت[گیر] بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
richten
rhythmus
rhythmisch
rhododendron
rhinozeros
richtgeschwindigkeit
richtig
richtiggehend
richtigkeit
richtigstellen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان