خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دامن
2 . راک
[اسم]
der Rock
/ʁɔk/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Röcke]
[ملکی: Rock(e)s]
1
دامن
1.Der Rock ist zu lang.
1. این دامن خیلی بلند است.
2.Diese Bluse passt nicht zu meinem Rock.
2. این بلوز به دامن من نمیآید.
3.Dieses Jahr sind kurze Röcke modern.
3. امسال دامنهای کوتاه مد هستند.
2
راک
مترادف و متضاد
rockmusik
1.Ich denke, die meisten Jugendlichen hören Rock.
1. من فکر میکنم که بیشتر نوجوانان (موسیقی) راک گوش میدهند.
2.Sie liebt Rock Musik und Horrorfilme.
2. او عاشق موسیقی راک و فیلمهای ترسناک است.
تصاویر
کلمات نزدیک
rochade
robust
roboter
robert
robe
rockband
rocken
rocker
rockig
rockmusik
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان