خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویران کردن
[فعل]
ruinieren
/ʀuiˈniːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: ruinierte]
[گذشته: ruinierte]
[گذشته کامل: ruiniert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
ویران کردن
نابود کردن
1.Die Firma wurde durch falsche Entscheidungen der Manager ruiniert.
1. شرکت به علت تصمیمهای اشتباه مدیر نابود شد.
2.Die Wirtschaftskrise hat meine Firma ruiniert.
2. بحران اقتصادی شرکت من را ویران کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ruine
ruhrgebiet
ruhr
ruhmreich
ruhm
rum
rummel
rummelplatz
rumpelkammer
rumpeln
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان