خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاکیزگی
[اسم]
die Sauberkeit
/ˈzaʊ̯bɐkaɪ̯t/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Sauberkeiten]
[ملکی: Sauberkeit]
1
پاکیزگی
1.Nahrung, Sauberkeit und ein bisschen Abenteuer.
1. تغذیه، پاکیزگی و اندکی ماجراجویی.
2.Viele Leute pflegen heute die Sauberkeit ihrer Wohnung.
2. امروزه مردم بسیاری از پاکیزگی آپارتمان خود مراقبت میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sauber halten
sauber
sau
satzzeichen
satzung
saubermachen
sauce
saudi
saudi-arabien
sauer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان