خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محافظت کردن
[فعل]
schützen
/ˈʃʏtsən/
فعل گذرا
[گذشته: schützte]
[گذشته: schützte]
[گذشته کامل: geschützt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
محافظت کردن
دفاع کردن
1.Die Jacke schützt gut vor Wind.
1. کاپشن به خوبی در مقابل باد محافظت میکند.
2.Diese Impfung schützt vor Grippe.
2. این واکسن در مقابل آنفولانزا محافظت میکند.
3.Du musst dich besser vor Erkältung schützen.
3. تو باید از خودت بهتر در مقابل سرماخوردگی محافظت کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
schütze
schütz
schütter
schütten
schütteln
schützenfest
schützling
schüleraustausch
scout
sebastian
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان