خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسکناس
[اسم]
der Schein
/ʃaɪ̯n/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Scheine]
[ملکی: Schein(e)s]
1
اسکناس
1.Hast du Kleingeld für den Automaten? Ich habe nur Scheine.
1. پول خرد برای این دستگاه داری؟ من فقط اسکناس دارم.
2.Kannst du einen Schein in Kleingeld wechseln?
2. میتوانی این اسکناس را به پول خرد تبدیل کنی؟ [به جای آن پول خرد بدهی؟]
تصاویر
کلمات نزدیک
scheidungsrate
scheidung
scheiden lassen
scheiden
scheide
scheinbar
scheinen
scheinwerfer
scheitel
scheiteln
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان