خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چراغ جلو
[اسم]
der Scheinwerfer
/ˈʃaɪ̯nˌvɛʁfɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Scheinwerfer]
[ملکی: Scheinwerfers]
1
چراغ جلو
چراغ جلوی ماشین
1.Im linken Scheinwerfer ist die Birne kaputt.
1. لامپ داخل چراغ جلوی سمت چپ خراب شده.
تصاویر
کلمات نزدیک
scheinen
scheinbar
schein
scheidungsrate
scheidung
scheitel
scheiteln
scheitern
scheiße
scheißegal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان