خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بالاخره
[قید]
schließlich
/ˈʃliːslɪç/
غیرقابل مقایسه
1
بالاخره
نهایتا، سرانجام
1.Ich musste lange warten. Aber schließlich habe ich den Job doch noch bekommen.
1. من مجبور شدم مدت زیادی منتظر بمانم. اما بالاخره من کار را گرفتم.
2.Schließlich hat es doch noch geklappt.
2. سرانجام این [همه چیز] روبه راه شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
schließfach
schließen
schließe
schlick
schlichtheit
schliff
schlimm
schlimmstenfalls
schlinge
schlingel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان