خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشو
[اسم]
die Schublade
/ˈʃuːpˌlaːdə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: schubladen]
[ملکی: schublade]
1
کشو
دراور
1.Im Schrank ist kein Platz. Alle Schubladen sind voll.
1. در کمد هیچ جایی نیست. همهی کشوها پر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
schuber
schub
schröpfen
schränkchen
schrägstrich
schubs
schubsen
schuft
schuften
schufterei
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان