خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخابره کردن
[فعل]
signalisieren
/zɪɡnaliˈziːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: signalisierte]
[گذشته: signalisierte]
[گذشته کامل: signalisiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
مخابره کردن
خبر دادن، نشان دادن
1.eine Nachricht signalisieren
1. یک پیام را مخابره کردن
2.Sie nickte, um ihre Zustimmung zu signalisieren.
2. او برای نشاندادن موافقتش سرش را تکان داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
signal
sightseeing
siezen
sieggewohnt
siegessäule
signatur
signieren
signifikant
silbe
silber
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان