خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیلوئت
[اسم]
die Silhouette
/ziˈlʊ̯ɛtə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Silhouetten]
[ملکی: Silhouette]
1
سیلوئت
سایهنما
1.die Silhouette einer Stadt
1. سیلوئت یک شهر
2.Man konnte nur die Silhouette des Mannes erkennen.
2. تنها امکان تشخیص سایهنمای مردها وجود داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
silberpapier
silbern
silbermedaille
silber
silbe
silicium
silikon
silizium
silke
silo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان