1 . مجرد 2 . تک آهنگ
[اسم]

der Single

/ˈsɪŋl̩/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Singles] [ملکی: Single]

1 مجرد

مترادف و متضاد Alleinstehender Junggeselle
  • 1.Für einen Single der Neuzeit war seine Wohnung ziemlich groß.
    1. برای یک مجرد امروزی خانه‌اش تقریباً بزرگ بود.
  • 2.Ich bin noch Single.
    2. من هنوز مجرد هستم.

2 تک آهنگ (die Single)

  • 1.Auch in Zeiten des Verkaufs von Musik über das Internet werden noch Singles produziert
    1. حتی در زمانه ی فروش موسیقی با اینترنت نیز تک آهنگ ها تولید میشوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان