خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نشستن
[فعل]
sitzen
/ˈzɪtsən/
فعل بی قاعده ضعیف
فعل ناگذر
[گذشته: saß]
[گذشته: saß]
[گذشته کامل: gesessen]
[فعل کمکی: haben & sein ]
صرف فعل
1
نشستن
مترادف و متضاد
stehen
irgendwo sitzen
جایی نشستن
1. Darf ich am Fenster sitzen?
1. میتوانم لبه پنجره بنشینم؟
2. Ich sitze auf einer Bank im Park.
2. من روی یک نیمکت در پارک نشستهام.
3. Ich will nur in der Sonne sitzen und mein Buch lesen.
3. من فقط میخواهم زیر آفتاب بنشینم و کتابم را بخوانم.
4. Wir saßen draußen auf der Terrasse.
4. ما بیرون در تراس نشستیم.
5. Wo möchten Sie sitzen? – Bitte ganz hinten.
5. کجا میخواهید بنشینید؟ - لطفاً آن آخر [ته سالن].
6. Wo sitzen Sie?
6. کجا نشستهاید؟
تصاویر
کلمات نزدیک
sitzbank
sitz
situiert
situation
sittlichkeit
sitzen bleiben
sitzplatz
sitzreihe
sitzung
sitzungssaal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان