خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منوی غذا
[اسم]
die Speisekarte
/ˈʃpaɪ̯zəˌkaʁtə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Speisekarten]
[ملکی: Speisekarte]
1
منوی غذا
منو
1.Bitte bringen Sie mir die Speisekarte! Ich möchte etwas essen.
1. لطفاً منو را برای من بیاورید! میخواهم چیزی بخورم.
2.Bringen Sie mir die Speisekarte, bitte.
2. لطفاً برای من منو را بیاورید.
تصاویر
کلمات نزدیک
speise
speien
speichern
speicherkapazität
speicher
speisen
speiserest
speisesaal
speisewagen
spektakel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان