1 . تراشه‌تراشه شدن 2 . خرد شدن
[فعل]

splittern

فعل گذرا و ناگذر

1 تراشه‌تراشه شدن باریکه‌باریکه شدن

2 خرد شدن شکستن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان