خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور پراکنده
[صفت]
sporadisch
قابل مقایسه
1
به طور پراکنده
گهگاه، گاه و بیگاه
تصاویر
کلمات نزدیک
spontaneität
spontan
sponsor
sponsern
splitterpartei
spore
sporn
sport
sportabteilung
sportart
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان