خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تعرفه
[اسم]
der Tarif
/taˈʀiːf/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Tarife]
[ملکی: Tarif(e)s]
1
تعرفه
نرخ
1.Der Tarif wird automatisch errechnet, angezeigt und bestätigt.
1. نرخ به صورت خودکار محاسبه، نشان داده و تایید میشود.
2.Die Post hat ihre Tarife erhöht.
2. پست تعرفه خود را افزایش داد.
توضیحاتی در رابطه با tarif
این واژه ریشه ای عربی دارد و در قرن هفدهم میلادی از زبانهای ایتالیایی و فرانسوی وارد زبان آلمانی شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
taps
tappen
tapferkeit
tapfer
tapezieren
tarifvertrag
tarnen
tarnung
taro
tarnen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان