خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرکیسه را شل کردن
[عبارت]
tief in die Tasche greifen müssen
/tiːf ɪn diː ˈtaʃə ˈɡʀaɪ̯fn̩ ˈmʏsn̩/
1
سرکیسه را شل کردن
1.Er musste tief in die Tasche greifen, um sich das neue Auto leisten zu können.
1. او باید سر کیسهاش را شل میکرد تا بتواند صاحب اتومبیل نو بشود.
2.Für die Elbphilharmonie müssen die Steuerzahler sehr tief in ihre Taschen greifen.
2. برای "البفیلهارمونی" مالیات دهندگان بایستی کاملا سر کیسه را شل کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
tief
ticket
ticken
tick
thüringen
tiefblau
tiefdruck
tiefe
tiefgarage
tiefkühlkost
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان