خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میز
[اسم]
der Tisch
/tɪʃ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Tische]
[ملکی: Tisch(e)s]
1
میز
مترادف و متضاد
Tafel
1.An diesem Tisch können höchstens sechs Personen sitzen.
1. حداکثر شش نفر میتوانند سر این میز بنشینند.
2.Die Fotos liegen auf dem Tisch.
2. عکسها روی میز قرار دارند.
3.Ich stellte die Vase auf den Tisch.
3. من گلدان را روی میز قرار دادم.
تصاویر
کلمات نزدیک
tiroler
tirol
tipptopp
tippen
tipp
tischchen
tischdecke
tischfußball
tischler
tischlerei
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان