خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمرین کردن
[فعل]
trainieren
/tʁɛˈniːʁən/
فعل ناگذر
[گذشته: trainierte]
[گذشته: trainierte]
[گذشته کامل: trainiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
تمرین کردن
ورزش کردن
1.Ich trainiere jeden Tag im Fitnessstudio.
1. من هر روز در باشگاه بدنسازی تمرین میکنم.
2.Wir trainieren einmal pro Woche im Sportverein.
2. ما یکبار در هفته در باشگاه ورزشی تمرین میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
trainer
trainee
tragödie
tragweite
tragisch
training
trainingsplan
trainingsanzug
trakt
traktor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان